پنجشنبه 4 تیر 1383

اظهارات شكوري راد درباره اخرين ديدگاه باقي نسبت به انجمن حجتيه


خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران پنجشنبه 10 ارديبهشت 1383
سرويس مجلس شوراي اسلامي
شكوري‌راد در خصوص بازسازي دروني و بيروني جبهه مشاركت كه پيش‌تر توسط دبير كل اين جبهه بيان شده است، اظهار داشت: بازسازي دروني به معناي تنظيم مناسبات دروني بين بخش‌ها و اعضاي حزب است واگر چه به لحاظ ضوابط تدوين شده، اما در عرضه عمل هنوز به طور كامل به اجرادر نيامده است. در مناسبات بيرون هم ارتباطات حزب با سايرگروهها و اركان نظام را در دستور كار داريم، كه در اين زمينه هم در حال بحث و گفت وگو هستيم و طبيعي است كه بازنگري‌هايي را در هر دو عرصه خواهيم داشت.

عضو جبهه دوم خرداد در پاسخ به سوال كه اصلاح‌طلبان بدون حضور در حاكميت چگونه به اصلاحات خواهند پرداخت؟ اظهار داشت: اصلاحات زماني شكل گرفت كه حاكميت موجود، قبل از سال 76 انحصاري بود و مجموعه كساني كه اصلاح‌طلب نام گرفتند خارج از حاكميت قرار داشتند. آنها در خارج از حاكميت بسترساز ايجاد جنبش اصلاحات شدند در آينده هم اين فرصت مجددا در اختيار اين مجموعه از نيروها خواهد بود هرچند محافظه‌كاران ممكن است با تجربه گذشته سعي كنند مجاري تنفسي اصلاح‌طلبان را تنگ يا مسدود كنند، اما اشتغال آنها به امر حاكميت و چالش‌هايي كه بر اين اساس با آن مواجه خواهند بود مانع از اين است كه همه‌ي انرژي خود را صرف محدودسازي اصلاح‌طلبان كنند و علاوه بر اين فرصت‌هاي ارتباط‌ ‌گيري به مراتب گسترده‌تر از دوره‌ي گذشته است. امروز هيچ قدرتي نمي‌تواند به راحتي صدايي را خفه كند.

وي در مورد اظهارات آقاي عمادالدين باقي كه تفكر انجمن حجتيه كه جدايي دين از سياست را محصول تجربه تاريخي انقلاب مشروطه و نهضت ملي دانسته‌اند كه تجربه‌ي انقلاب اسلامي هم بر آن صحه گذاشته دانسته است گفت: بيان آقاي باقي در اين زمينه قدري كج‌سليقگي بود؛ چرا كه اگر هم ايشان به نظر جدايي دين از سياست رسيده‌اند لزومي ندارد كه اين نظريه را به انجمن حجتيه منتسب كنند و بار ضدارزشي فعاليت‌هاي آن انجمن را بر دوش بكشند. ايشان مي‌توانستند به صورت مجرد به اين موضوع بپردازند. اگر رفتار بد برخي از خدمتگزاران مدعي ديانت انديشه جدايي دين از سياست را بسيار ترويج كرده است؛ اما بايد دانست كه در گذشته و در زمان حضرت امام (ره) اجماع نسبي بر رد آن در جامعه وجود داشته است. مشكل تاريخي ما ارتباط دين و سياست نيست بلكه پوشيدن لباس دين بر تن استبداد است كه دين را زير سوال مي‌برد.