چهارشنبه 16 اردیبهشت 1383درباره يك نويسنده: روايت فرزند انقلاب از انقلاب
باقي هر چند كوشيده است همچنان خود را وفادار به مضمون اصلي اين انقلاب اعلام كند اما در بررسي علمي و بي طرفانه انقلاب اسلامي به نتايجي رسيده كه به كار مخالفان او هم آمده است. به جز محافظه كاران (كه تحليل باقي از علت بيگانه پذيري برخي مردم ايران را در ستون هاي خبري ويژه خود بررسي مي كنند) گروهي از مخالفان سياسي نيز وجود دارند كه با استناد به آمار مستند باقي درباره تعداد شهداي انقلاب ا سلامي مي كوشند از ا ين اطلاعات براي تحليل هاي سلطنت طلبانه خود بهره ببرند. باقي تعداد كل شهداي انقلاب در فاصله قيام 15 خرداد 1342 تا 22 بهمن 1357 را 3164 نفر مي داند كه براساس آمار بنياد شهيد انقلاب اسلامي و منابع ديگر تدوين شده است. باقي همچنين تعداد شهداي واقعه 17 شهريور 1357 را 64 نفر در ميدان ژاله و 24 نفر در ديگر نقاط شهر تهران مي داند. در همين روز دولت وقت اعلام كرد 86 نفر كشته و 205 نفر زخمي شده اند. اطلاعات باقي البته ارتباطي با تحليل هاي حاشيه اي ندارد. او نه فقط از حقانيت انقلاب اسلامي ايران دفاع مي كند بلكه با اشاره به بحران ها و فسادهاي رژيم پهلوي، انقلاب را اجتناب ناپذير و مشروع مي داند. در واقع باقي معتقد است حتي اگر انقلاب ها با گذر زمان رو به زوال بگذارند اما هرگز نمي توان با قضاوت درباره حكومت هاي برآمده از انقلاب ها درباره اصل آن جنبش هاي قضاوت كرد. بدين ترتيب تلاش باقي براي واقعي كردن اطلاعات درباره تاريخ انقلاب به معناي رها كردن حادثه اي نيست كه او خود در آن بازيگر بوده است. پيش از اين نيز چند كتاب از باقي خوانده بوديم كه هر يك به نوعي خبرساز شده اند. كتاب معروف حزب قاعدين اثري پرسروصدا درباره انجمن حجتيه و به نوعي تنها مرجع انتقادي موجود درباره اين موضوع است كه در دهه 60 بارها تجديد چاپ شد. كتاب با استناد به مواضع رهبران انجمن، موضع آنها در باره انقلاب اسلامي را نقد مي كند. در عين حال باقي پس از مرگ مرحوم حلبي رهبر انجمن حجتيه طي مقاله اي در روزنامه جامعه از وي به نيكي ياد كرد و خدمات وي را نيز برشمرد. در سال هاي بعد باقي اعلام كرد در حال بازپرداخت اين كتاب است و قصد دارد همان اطلاعات را با ادبيات تازه منتشر كند. همچنين باقي كتابي به نام كاوشي درباره روحانيت دارد كه در آن از روحانيت انقلابي و مترقي دفاع كرده و از گرايش هاي محافظه كارانه آن انتقاد كرده است. اين كتاب اما برخلاف كتاب حزب قاعدين (كه خود باقي آن را جمع آوري كرده است) توسط دولت جمع آوري شد. باقي در سال هاي بعد كتابي درباره حادثه 13 آبان نوشت كه «انقلاب و تنازع بقا» نام گرفت. ويرايش اول بررسي انقلاب ايران هم در همين سال ها منتشر شد. در دوران پس از دوم خرداد دو جلد كتاب به قلم باقي درباره قتل هاي زنجيره اي چاپ شد كه تراژدي دموكراسي در ايران نام گرفت و آن هم به دستور دادگاه جمع آوري شد. باقي در دوره زندان با تدوين مقالات خود كتاب هايي موضوعي تدوين كرد كه مهمترين آنها «حقوق مخالفان»، «بهار ركن چهارم» و «گفتمان هاي ديني معاصر» نام دارد. او همچنين كتابي را درباره جنبش اصلاحات دموكراتيك در دست انتشار دارد كه در نمايشگاه بين المللي كتاب منتشر مي شود. در دوره جديد كتاب هاي باقي به جز مجموعه دو جلدي بررسي انقلاب، كتاب «اعدام و قصاص» مهمترين اثر وي به شمار مي رود كه از يك دفاعيه حقوقي در برابر دادگاه شروع شد و به كتابي علمي و فقهي تبديل شد. باقي همچنين كتابي به نام «قضاوت آمريكايي» درباره نظام حقوقي آمريكا را ترجمه و منتشر كرده و كتاب هاي ديگري در دست دارد. «كتابخانه شرق» از او خواسته است توضيحي درباره مسئله تبريز و دعوت تبريزيان از بيگانگان بدهد. بيش از اين در همين موضوع از او مقاله «بيگانه گزيني» در ضميمه سابق روزنامه همشهري منتشر شده است. |