سه شنبه 6 مرداد 1383

حق داشتن کار و شغل هم زير سوال رفته است

انگار قتلهاي زنجيره اي مطبوعات به اين زودي پايان نمي يابد

ايلنا-سه شنبه 6 مرداد 1383

عضو شوراي سردبيري روزنامه‌‏هاي خرداد و فتح گفت: انگار قتلهاي زنجيره اي مطبوعات به اين زودي پايان نمي يابد، امروز حق داشتن کار و شغل هم زير سوال رفته است.
به گزارش" ايلنا" عمادالدين باقي در تجمع صنفي روزنامه نگاران مدعي شد: ما به فاز جديدي گام نهاده‌‏ايم، حکمي که در جريان توقيف" وقايع اتفاقيه" صادر شد؛ آبروي ما را در جوامع بين المللي برده است، من بعد تمام سازمان هاي حقوق بشر مي‌‏توانند به آن استناد کنند که جمهوري اسلامي به تعهدات خود نسبت به ميثاق بين المللي، اجتماعي و فرهنگي عمل نمي‌‏کند و اعلاميه جهاني حقوق بشر را نقص مي‌‏کند.
وي با بيان اينکه علت توقيف روزنامه" وقايع اتفاقيه" به علت استفاده از همکاري کساني بود که در روزنامه توقيف شده"ياس نو" اشتغال داشتند، گفت: اين حرف به معني اين است که وقتي روزنامه اي توقيف شد؛ کارکنان آن ديگر حق کار در هيچ روزنامه اي را ندارند و اين اولين نقص حقوق بشر در زمينه شغل و کار است.

باقي گفت: اين تجمع بيش از اينکه هدف سياسي داشته باشد؛ انگيزه صنفي دارد، امروز امنيت شغلي روزنامه‌‏نگاران به خطر افتاده است، يکي از مقامات قضايي گفت؛ شما خط قرمز را رعايت کنيد ما کاري به روزنامه ها نداريم، اين روزنامه هايي که بستته شدند باخط قرمزها کاري نداشتند.

---------------------------------------------------------------
متن كامل سخنراني به شرح زير است:
سخنراني در تجمع اعتراض‌آميز روزنامه‌نگاران در محل انجمن صنفي روزنامه‌نگاران بمناسبت توقيف روزنامه‌هاي وقايع‌اتفاقيه و جمهوريت

در سالن مراسم نسخه‌هايي از روزنامه‌هاي توقيف شده طي چند سال اخير چيده شد و يك سيني پز از شمع در ميان آنها قرار گرفته بود. شمع‌هايي كه نشانه سوگواري روشن بودند.

باقي: اين صحنه‌هاي غم‌انگيز براي ما بارها در اين سال‌ها تكرار شده‌اند. چند سال پيش كه روزنامه‌ها يكي پس از ديگري توقيف مي‌شدند مقاله‌اي نوشتم كه عنوانش «قتل‌هاي زنجيره‌اي مطبوعات» بود. اما انگار حكايت يا قصه مكرر قتل روزنامه‌ها در كشور قرار نيست كه به اين زودي پايان بگيرد. در حالي كه روزنامه‌هاي توقيف شده احتمالاً آخرين آنها هم نخواهند بود اما آنچه در وراي همه مسائل سياسي مربوط به توقيف روزنامه‌ها بسيار قابل توجه است اينكه ما در چند سال گذشته همواره از نقض حقوق بشر در حوزه آزادي بيان، آزادي مطبوعات و آزادي‌هاي سياسي مي‌ناليديم. اما متاسفانه دامنه نقض حقوق بشر هر روز گسترده‌تر از پيش مي‌شود. حق كار و شغل يكي از مواد اعلاميه حقوق بشر است و يك اصل را هم در قانون اساسي ايران به خود اختصاص داده است. ما امروز از مرز نقض آزادي بيان، آزادي‌هاي سياسي و حقوق زنداني و همه اينها گذر كرده‌ايم و دستگاه قضايي به فاز جديدي گام نهاده است و آن هم نقض حق شغل و كار است. حكمي كه در جريان توقيف روزنامه وقايع اتفاقيه صادر شد يك سند بسيار وحشتناك و آبرو برنده در سطح بين‌المللي است كه اكنون تمام سازمان‌هاي بين‌المللي حقوق بشر مي‌توانند به آن استناد كنند؛ سندي كه توسط خود قوه قضاييه در اختيار آنها قرار گرفته و نشان مي‌دهد كه جمهوري اسلامي به تعهدات خودش نسبت به ميثاق بين‌المللي مدني و سياسي و ميثاق بين‌المللي اجتماعي و فرهنگي عمل نمي‌كند. اين تعهد را نقض مي‌كند. قانون اساسي خودش را نقض مي‌كند. اعلاميه جهاني حقوق بشر را هم نقض مي‌كند چرا كه در حكم توقيف روزنامه وقايع به صراحت آمده است كه روزنامه وقايع اتفاقيه به اين دليل توقيف مي‌شود كه كاركنان آن در روزنامه ياس نو كار مي‌كردند. مفهوم كلام اين است كه اگر روزنامه‌اي توقيف شد تمام كساني كه در آن روزنامه توقيف شده كار كرده‌اند بايستي از هستي ساقط شوند و اينها ديگر حق شغل و كار در هيچ روزنامه‌اي را ندارند. و اين است نقض صريح و آشكار قانون اساسي و حقوق بشر در زمينة حق شغل و كار. به همين جهت من تجمع امروز را از اين زاويه تجمع مهمي مي‌دانم كه پيش از آنكه هدف و انگيزه سياسي داشته باشد جنبه صنفي دارد يعني كساني كه اينجا جمع شده‌اند احساس مي‌كنند ديگر بحث از تهديد و فشار گذشته و موجوديت شغلي آنها به خطر افتاده است. البته اينجا خط قرمز است. دستگاه قضايي جايي پا مي‌گذارد كه احتمالا در اين نقطه با مشكلات جدي مواجه خواهد شد چه از لحاظ اجتماعي و چه بين‌المللي. تقاضاي من از همه دوستان و همكاران اين است كه در اينجا بايستند يعني همينطور كه آنها براي خودشان خط قرمز تعيين مي‌كنند اصحاب مطبوعات هم بايد خط قرمز داشته باشند هر چند كه در دستگاه قضايي به آنچه مي‌گويند عمل نمي‌كنند. چند بار ما از آقاي عليزاده شنيده‌ايم كه ايشان در مصاحبه‌اي گفته است در جلسه با مسئولين انجمن صنفي مطبوعات اظهارداشته كه شما خطوط قرمز را رعايت كنيد ما هم كاري به كار مطبوعات نداريم. اما من معتقدم كه همه دوستان و همكاران بايستي موجوديت و حيثيت شغلي خودشان را خط قرمز خودشان بدانند و در اين نقطه ولو بلغ ما بلغ بايستند.