پنجشنبه 14 اسفند 1382

راديو المان: احضارعمادالدين باقي به دادسرا در پى انعكاس ديدگاه انتقادى نسبت به انتخابات ايران


عمادالدين باقى، روزنامه نگار، نويسنده و از بنيان گذاران انجمن دفاع از حقوق زندانيان در ايران روز گذشته در پى دريافت احضاريه اى به دادسراى عمومى و انقلاب تهران مراجعه كرد و به پرسشهاى بازپرس در باب اظهار نظرهاى خود در انتقاد به انتخابات اول اسفند به عنوان انتخاباتى مغاير با موازين حقوق بشر در ايران پاسخ گفت. سازمان گزارشگران بدون مرز با انتشاراطلاعيه اى خبر احضار باقى را به آگاهى همگان رسانده ونسبت به خطر بازداشت وى اظهار نگرانى كرده بود.

مصاحبه كننده: كيواندخت قهارى

عمادالدين باقى، روزنامه نگار، نويسنده و از بنيان گذاران انجمن دفاع از حقوق زندانيان در ايران روز گذشته در پى دريافت احضاريه اى به دادسراى عمومى و انقلاب تهران مراجعه كرد و به پرسشهاى بازپرس در باب اظهار نظرهاى خود در انتقاد به انتخابات اول اسفند به عنوان انتخاباتى مغاير با موازين حقوق بشر در ايران پاسخ گفت. سازمان گزارشگران بدون مرز با انتشاراطلاعيه اى خبر احضار باقى را به آگاهى همگان رسانده ونسبت به خطر بازداشت وى اظهار نگرانى كرده بود.

مصاحبه كننده: كيواندخت قهارى

صداى آلمان: آقاى عمادالدين باقى، با اطلاعيه اى كه سازمان گزارشگران بدون مرز منتشر كرد مطلع شديم كه شما را دادسراى عمومى و انقلاب تهران احضار كرده است. علت اين احضار را چه اعلام كرده بودند؟

عمادالدين باقى: علت احضار آن گونه كه در احضاريه آمده بود درج اظهار نظرهايى بود كه در “ياس نو” به چاپ رسيده بود . اظهارنظرهايى كه در ميتينگ جبهه مشاركت به حمايت از نمايندگان متحصن مجلس صورت گرفته بود.

صداى آلمان: جلسه اى كه در آن حضور پيدا كرديد چگونه بود؟ چه گذشت؟
عمادالدين باقى: جلسه، جلسه خوبى بود از اين جهت كا ما ديگر عادت كرده ايم به اين جلسات و اينها ظاهرا جزيى از مشاغل ما شده كه به اين جلسات برويم و بياييم. بخشى از جلسه به بحثهاى جانبى گذشت. بخشى از ان هم مرتبط بود به موضوع اتهام، يعنى آنچه در “ياس نو” از قول من چاپ شده بود.

يك سرى موضوعهاى جزيى و چند عنوان كلى مطرح شدند. يكى از آنها جمله اى بود كه من در خلال سخنرانى گفته بودم كه با منطق حقوق بشر هر كسى با هر عقيده اى، اعم از موافق يا مخالف ولايت فقيه و حتى غيرمسلمان، مى تواند كانديداى شركت در انتخابات باشد و اين مردم هستند كه صلاحيتها را رد يا تاييد مى كنند. اين موردى بود كه به آن اشكال مى گرفتند و آن را مغاير با قوانين و مقررات مى دانستند. من گفتم كه من در اينجا ديدگاه حقوق بشر را توضيح داده ام، كما اينكه اگر كسى بگويد ماركس معتقد به ماترياليسم تاريخى است، ديدگاه ماركس را بيان كرده و نمى توان به وى گفت كه چرا اين جمله را از قول ماركس بيان نموده است.

بخش ديگرى كه به آن حساسيت نشان داده شد عبارت بود از اينكه من گفته بودم جناح مسلط با اعمال روشهايى چون نظارت استصوابى از طريق تضعيف جمهوريت در پى بازتوليد سلطنت هستند. در اينجا هم توضيح مى خواستند كه منظور از بازتوليد سلطنت چيست، سلطنتى كه مى گوييد چه ويژگيهايى دارد و منظور از جناح مسلط چيست و چه كسانى هستند. اصرار بر اين بود كه من كسانى را معرفى بكنم. در اين زمينه نيز من پاسخهايى دادم، از جمله اينكه اگر قرار بود من نام ببرم، در همان سخنرانى نام مى بردم.

بسيارى از مسئولين و رهبران سياسى هم در سخنرانى هايشان مدام عناوين كلى به كار مى برند، مثلا عليه اصلاح طلبان تعبير اصلاح طلب امريكايى را بيان مى كنند و اگر همه اينها موظف باشندمصاديقي را ذكر بكنند، به اين معنى خواهد بود كه در اين كشور همه مجرم هستند.

در بخش ديگر اين نكته مطرح شد كه من گفته بودم اولين قانون مطبوعاتى كه در ايران تصويب شد، به امضاى مظفرالدين شاه رسيد، قانون مطبوعاتى بود كه در آن آمده بودمسئوليت برگزارى انتخابات به عهده انجمنى است به نام “انجمن نظار” ، كه اعضاى اين انجمن را اصناف و طبقات اجتماعى تعيين مى كنند. يعنى مسئوليت برگزارى انتخابات با دولت نيست، بلكه با نهادى مدنى است. در سخنرانى گفته بودم كه الان بايد آرزوى بازگشتن به قانون انتخابات يكصد سال پيش را داشته باشيم، چون نسبت به قانون انتخابات فعلى مترقى تر است كه اين همه را بر عهده نهادى دولتى، آن هم از جنس انتصابى مى گذارد، كه برايش نظارت استصوابى هم قائل مى شود.

صداى آلمان: واكنش چه بود؟ طبعا آنها نپذيرفتند؟
عمادالدين باقى: اگر پذيرفته مى شد، قاعدتا قرار منع تعقيب صادر مى شد. اما وقتى قرار كفالت صادر شد، ظاهرا مفهومش آن است كه پذيرفته نشده است. البته قرار هم نيست پذيرفته شود، چون اين بستگى به يك سرى تصميمهايى دارد كه از قبل اتخاذ شده است. اگر بنا بود با توضيحات متقاعد بشوند، به نظر من اصلا احضارى صورت نمى گرفت.

در دادگاه هم گفتم كه من بسيار متعجبم از اينكه بايد براى چنين چيزهايى پاسخگو باشم.
چون اينها مطالبى عادى هستند. وقتى ما از آزادى بيان سخن مى گوييم، آزادى بيانى كه در قانون اساسى هم آمده است، به چه معنى است؟ يعنى اين كه اگر شهروندى نظرى داشت، ولو اينكه شما از آن نظر خوشتان نيايد و با آن مخالف باشيد، بتواند نظر بدهد.

صداى آلمان: پس قرار كفالت برايتان گذاشتند؟
عمادالدين باقى: بله، وكيل من در آنجا كفيل شد. كفالت وى را پذيرفتند و من توانستم بيايم. البته در جلسه اى كه ما در آن بوديم مجموعا برخورد بازپرس شعبه برخورد محترمانه اى بود.

صداى آلمان: آقاى باقى، سازمان گزارشگران بدون مرز در اطلاعيه اش هشدار داده بود كه ممكن است اين احضار منجر به بازداشت و زندانى شدن شدن شما بشود. چرا پيش بينى چنين خطرى مى شد؟ خود شما هم اين امكان را مى ديديد؟

عمادالدين باقى: آنچه به من مربوط مى شود اين است كه على الاصول من هر بار كه به دادگاه مى روم با يك ساك آماده مى روم. به خاطر اينكه اين هم جزوى از كارهاى ما شده است كه مدام براى بازجويى و محاكمه احضار شويم. لذا هميشه با آمادگى مى روم، كيفم را به همراه خود مى برم.

فكر مى كنم گزارشگران بدون مرز هم اگر چنين پيش بينى اى را كرده اند، مقدارى به اين دليل است كه سه چهار ماه پيش حكم زندان يك ساله به من داده شده و اين حكم به صورت تعليقى است. حكم تعليقى هم هميشه امكان اجرا دارد. فكر مى كنم به خاطر آنكه حكم زندان يك ساله اى اخيرا صادر شده و معلق است، پيش بينى بازداشت كرده اند.

صداى آلمان: آيا احضار خودتان را موردى منفرد و اتفاقى مى بينيد يا اينكه آن را جزو مجموعه اى مى بينيد كه برخى ناظران سياسى نسبت به آن هشدار داده بودند كه پس از انتخابات امكان احضار و دستگيرى منتقدان وجود دارد.
عمادالدين باقى: من كه خبر ندارم تا بتوانم در اين زمينه نظر قاطعى بدهم. اما آنچه مى دانم اين است كه مجموعه اى از احضارها در دو سه هفته اخير، يعنى از پيش از انتخابات، صورت گرفته است. اما اينكه آيا اين احضارها بر اساس برنامه و تحليلى باشند، من الان اطلاع دقيقى ندارم.

صداى آلمان: همان گونه كه اشاره كرديد علت احضار شما يكى از مقاله هاى شما در باره انتخابات اول اسفند بوده كه در روزنامه توقيف شده “ياس نو” چاپ شده است. آيا از ديگر همكاران شما در ياس نو هم كسى به دادسراى عمومى و انقلاب تهران احضار شد؟
عمادالدين باقى: تا هم اينك كه با هم صحبت مى كنيم من اطلاعى ندارم و به هر حال پرونده خود “ياس نو” را قرار است در خرداد ماه سال آينده به جريان بياندازند. فكر مى كنم بسيارى از اين موارد را در چارچوب اتهامهاى خود “ياس نو” دنبال خواهند كرد.

صداى آلمان: بنابراين به هر حال “ياس نو” تا خرداد ماه منتشر نخواهد شد، مثل روزنامه “شرق” كه از ديروز دوباره آغاز به انتشار كرده است؟
عمادالدين باقى: من بعيد مى دانم. البته از ابتدا نيز پيش بينى مى شد كه “ياس نو” باز نشود. دلايل متعددى هم وجود داشت. يك دليل آن اين بود كه به هر حال اينها روزنامه “ياس نو” را ارگان جبهه مشاركت مى دانستند. با توجه به مواضع جبهه مشاركت در هفته هاى اخير و نيز اينكه به هر حال رقيبانش اساسا پروژه انحلال جبهه مشاركت را دنبال مى كنند، طبيعى است كه وقتى خود حزب را بخواهند تعطيل كنند، نشريه آن را هم تحمل نخواهند كرد. اما روزنامه “شرق” كه ارگان حزبى به شمار نمى آمد، حساسيت يا احساس خطر نسبت به آن به اندازه “ياس نو” نبود.

صداى آلمان: شما در ماه آذر “انجمن دفاع از حقوق زندانيان” را تاسيس كرديد. آيا فعاليتهاى اين انجمن تاكنون بى ممانعت پيش رفته است؟
عمادالدين باقى: تا به حال ما با مانعى مواجه نشده ايم. دليل آن هم يك مقدار اين است كه اساسا شيوه اى كه ما انتخاب كرده ايم اين است كه دست به اقدامهاى پرسروصدا يا پرهياهو نزنيم و به طور پيوسته بيانيه صادر نكنيم. ما درصدديم بيشتر اقدامات عملى انجام دهيم. يعنى ممكن است انجمن در طول سال يك يا دو بيانيه بيشتر منتشر نكند.

ما ترجيح مى دهيم بيشتر در جهت حل مشكلهاى زندانيان حركت كنيم، به روشهاى گوناگونى كه پيش از اين توضيح داده ام. از آنجايى كه كارهاى ما بيشتر معطوف به عمل است و سر و صداى بيرونى هم كمتر دارد، تا كنون حساسيتى را برنيانگيخته است.

متن مصاحبه ها با بي بي سي و راديو امريكا ذخيره نشده است.
خبرهاي مرتبط
واطلاعيه گزارشگران بدون مرز