سه شنبه 1 دی 1383

بي خيال آقاي سحرخيز!

نيما راشدان

در برابر هر يک نفر اعدامي دوران ۵۰ ساله پهلوي، در طول يک دهه حکومت دوستان خط امامي، حدود ۲۰۰ انسان اعدام شده اند. من سلطنت طلب و مشروطه خواه نيستم ولي گوسفند هم نيستم
عيسي سحر خيز : « ديگر اينكه به عقيده من انسان نميتواند استفراغ خود را بخورد. همكاري با نيروهاي مشروطه خواه و سلطنت طلب در اقدامي كه اصولا بايد رو به پيش باشد، مصداق همان است که گفتم( خوردن استفراغ). آنها تا امروز تكليف خود را با تبهكاري هاي رژيم قبل، برخورد ساواك با روشنفكران و روزنامه نگاران و... روشن نكرده اند و مرزي ميان خود و آن اعمال نكشيده اند »
۱ - يک آدمي وجود دارد به نام « عمادالدين باقي » و ايشان اگر دوستان خط امامي ناراحت نشوند ، قدري تاريخ معاصر ايران را بررسي آماري کرده است. مي توان به ايشان تلفن زد و آمار « برخورد ساواک با روشنفکران و روزنامه نگاران » را مطالبه نمود.
« در برابر هر جانباخته سياسي دوران پنجاه ساله پهلوي در يک دهه - حکومت دوستان خط امامي - از موسوي خميني گرفته تا موسوي اردبيلي و موسوي تبريزي و موسوي خوئيني ها و يک عده موسوي ساديست آدمخوار ديگر - به شهادت آمار - ۲۰۰ نفر اعدام شده اند ، يکبار ديگر تکرار مي کنم ، در برابر هر يک نفر اعدامي دوران ۵۰ ساله پهلوي - در طول يک دهه حکومت دوستان خط امامي - حدود ۲۰۰ انسان اعدام شده اند. من سلطنت طلب و مشروطه خواه نيستم ولي گوسفند هم نيستم.
۲ - عيسي سحرخيز، اگر آمار عماد الدين باقي - پرفسور آبراميان - عفو بين الملل - وزارت خارجه انگلستان و ... را هم قبول ندارد، فرد ديگري هست به نام « ايت الله حسين علي منتظري » و او تقريبا به اندازه دوبرابر سن من سابقه خصومت با خاندان پهلوي دارد ، و او است که براي حضرت امام - پرچمدار جمهوريت آقايان تاجزاده و حجاريان - چنين نوشته است : « « حضرت آيت الله خميني : آيا ميدانيد كه جناياتي در زندانهاي جمهوري اسلامي بنام اسلام در حال وقوعند كه شبيه آن در رژيم منحوس شاه هرگز ديده نشد؟ آيا ميدانيد كه تعداد زيادي از زندانيها تحت شكنجه توسط بازجويانشان كشته شده اند؟ آيا ميدانيد كه در زندان (شهر) مشهد, حدود 25 دختر بخاطر آنچه بر آنها رفته بود...مجبور به درآوردن تخمدان يا رحم شدند؟ آيا ميدانيد كه در برخي زندانهاي حمهوري اسلامي دختران جوان به زور مورد تجاوز قرار ميگيرند؟ .... »
۳ - اين کلام مشهور آيت الله منتظري است که « آقاي خميني جنايات اطلاعات شما روي ساواک شاه را سفيد کرد !» و همه مي دانند که تاريخ نامه بر مي گردد دقيقا به زمان مديريت وزارت توسط آقايان حجاريان ، ربيعي ، شريعت ، خداداي ، تابش و ....
به باور من لجن را نبايد بيش از اين به هم زد ، بويش بلند مي شود ، صداي مردم در مي آيد ، همانطور که در انتخابات آزاد شوراها درآمد و آبروريزي مي شود همانطور که پريروز در مقابل رئيس جمهور محبوب در دانشگاه تهران شد. پس بياييد رضايت دهيم به گفتمان کنوني جريانات سياسي و نه رخدادهاي ۵۰ سال پيش - زماني که مادربزرگ بنده هنوز دختر بود.
۴ - همه ما به عبدلله نوري افتخار مي کنيم ، اما اگر قرار به مرز بندي تاريخي شد - گذشته سياسي همه و همه و نه فقط داريوش همايون و شاهين فاطمي را بايستي که هوا کرد. سند پايين متن صورتجلسه اي است با امضاي حجت الاسلام عبدلله نوري و شريعتي اردستاني - که توسط آيت الله منتظري منتشر شده است (۲) اگر خاطرتان نيست يادآوري مي کنم که آقايان قرار بود نيروي مخفي حافظ ولايت فقيه تشکيل دهند و بند پنج اساسنامه آن لغت به لغت اينگونه بود :
« ۵ - واحد اطلاعات و تحقيقات وظيفه دارد کليه عوامل ضدانقلاب و جاسوسهاي بين المللي را شناسايي و براي هر کدام تشکيل پرونده دهد و در صورت نداشتن مدرک و محرز بودن خطرناکي آنان - آنها را ربوده و اعدام نمايد »
آقايان و خانمها توجه کنيد ! در صورت نداشتن مدرک آنها را ربوده و اعدام نمايد ! حالا بفرماييد اگر قرار به مرزبندي تاريخي باشد بايد با عبدلله نوري مرز جنايت بست يا با رضا پهلوي ؟
۵ - اميد است سخنگويان جريانات سياسي در ايران ، مخاطبان خود را بيش از اين صاحب عقل ، شعور ، حافظه و قدرت خواندن و نوشتن زبان فارسي بدانند
و صد البته بر خلاف آقايان « عيسي سحرخيز و ابولحسن بني صدر » از تعابيري نظير « استفراغ » - « ان دماغ » - « اخ و تف » و ... براي توصيف « رقباي سياسي » خود کمتر استفاده نمايند.
۱- کتاب واقعيت ها و قضاوتها