چهارشنبه 6 اردیبهشت 1385

گفتگو با بي بي سي درباره اعدام در ايران

عمادالدين باقی: 'اعدام ها را متوقف کنيد'

بي بي سي دوشنبه 24 آوريل 2006
عماد الدين باقی، روزنامه نگار و رئيس انجمن دفاع از حقوق زندانيان ايران، در نامه سرگشاده ای به آيت الله هاشمی شاهرودی، رئيس قوه قضائيه، خواستار 'توقف' مجازات اعدام در اين کشور شده است.
در بخشی از اين نامه که روز دوشنبه 24 آوريل (4 ارديبهشت)، در وب سايت شخصی آقای باقی منتشر شد، آمده است: "بدون شک ‏قوه قضاييه و نظام قانونگذاری نيز مانند همه خردمندان نبايد تمايل داشته باشند كه ايران در صدر فهرست ‏كشورهايی كه دارای بيشترين اعدام هستند جای گيرد."

آقای باقی در ذکر دلايل نگارش اين نامه سرگشاده به خبر اعدام اخير 10 نفر در زندان اوين تهران اشاره کرده است.

هفته گذشته برخی رسانه های ايرانی گزارش دادند که ده نفر که به اتهام قتل عمد به قصاص محکوم شده بودند و حکم آنان به تایید ريیس قوه قضايیه رسيده بود، در زندان اوین اعدام شدند.


كشتن انسان، منبع و مروج خشونت است و با مهروزی و جامعه ‌ای مهربان، ‏و با رحمانيت پروردگار هيچ سنخيتی ندارد. پس هر چه سريعتر جلوی جرم، جنايت و نيز اعدام‌ها را بگيريم

وی در گفتگو با بخش فارسی راديو بی بی سی از بی توجهی به مجازات های اعدامی که هر روزه در ايران صادر يا اجرا می شود، انتقاد کرده و بی تفاوتی رسانه ها و مردم به خشونتی که در اطراف آنها رخ می دهد را هشداری برای جامعه دانسته است.از اوعلت نوشتن اين نامه را پرسيديم:
‏ باقي: علت اصليش اين است كه من مشاهده كردم در اين يكي دو سال اخير و به خصوص بعد از انتخابات، فضاي كشور به سمت و ‏به به سوي خاصي رفته و اين روزها آنچنان همه افكار عمومي ، فعالان سياسي و مطبوعات و حتي فعالان حقوق بشر ذهنشان ‏مشغول به مسائل هسته‌اي و مسائل سياسي و انتخاباتي است كه كاملاً نسبت به يك سري فجايع انساني كه دارد رخ مي‌دهد بي ‏توجه شده‌اند مثلاً فرض كنيد اينكه ما به طور متوسط روزانه مشاهده مي‌كنيم كه يا يك حكم اعدام صادر مي‌شود و يا يك ‏حكمي اجرا مي‌شود و در روزنامه‌ها به طور عادي خبرش منعكس مي‌شود و انگار يك اتفاق عادي است كه بايد بيفتد و روزنامه‌ها ‏‎ ‎هم تيتر مي‌زنند كه «چند جنايتكار اعدام شدند»و هيچ كس روي اين موضوع حساس نمي شود در حالي كه پشت اين قضيه ‏مسائل زيادي نهفته است و بسياري از اين افراد اصلاً استحقاق اعدام ندارند و اين بي توجهي و غفلت عجيبي كه وجود داشت مرا ‏به اين نتيجه رساند كه ما بايد در اين شرايط در افكار عمومي حساس‌سازي كنيم تا اينكه در هفته هاي پيش كه اعلام شد 12 ‏نفر در زندان اوين اعدام شدند كه دو نفرشان البته در لحظه‌ي مجازات از طرف اولياي دم مورد عفو قرار گرفتند اين عاملي شدكه تصميم قطعي بگيرم براي نوشتن چنين نامه‌اي.
بي بي سي: آقاي باقي اصولا شما با احكامي كه الان صادر مي‌شوند مخالف هستيد و يا اينكه مي خواهيد ‏مجازات اعدام لغو بشود ؟‏
ـ من كه اساساً با اصل مجازات اعدام مخالفم ولي واقعيت اين است كه در عمل توي جامعه اي با اين شرايط كه الان شما نمي ‏توانيد نداي لغو مجازات اعدام را سر بدهيد ما الان مهم‌ترين كاري كه مي‌توانيم بكنيم اين است كه مجازات اعدام را تا حد ممكن ‏در اين جامعه محدود كنيم و بعد كار فرهنگي و تئوريك در جهت توجيه لغو مجازات اعدام انجام دهيم اينكه آيا با وجود اين ‏مقررات اسلامي و شريعت اسلامي امكان دارد يا نه، پژوهش مفصلي قبلاً انجام شده كه شايد قريب به دو سال پيش بود اين را من ‏به دانشگاه استنفورد ارائه كردم و آنجا منتشر شد. در اين پژوهش اثبات كردم كه لغو مجازات اعدام هيچ منافاتي با شريعت ندارد ‏و حتي بر عكس ،مباني و دلايل زيادي در شريعت خصوصاً در قرآن مي‌شود پيدا كرد كه مويد لغو مجازات اعدام است و در خصوص ‏قصاص هم در واقع مويد تبديل مجازات مرگ به جريمه مالي است كه در اين نامه هم به آن اشاره كردم .‏
بي بي سي: آقاي باقي شما در سال 78 هم مقاله‌اي نوشتيد در مورد قصاص و اعدام كه به خاطر آن در دادگاه محكوم شديد و ‏روزنامه‌اي هم كه آن را منتشر كرد توقيف شد، چه طور شد كه دوباره اين نامه را نوشتيد؟ فكر مي‌كنيد ترتيب اثري داده شود؟‏
ببينيد من بعد از حكم زندان و فرصتي كه ايجاد شد و در زندان توانستم راجع به همان موضوعي كه به خاطر آن محكوم شده ‏بودم مطالعات بيشتري انجام بدهم در آن عقيده ام راسخ‌تر شدم و دلايل بيشتري پيدا كردم براي دفاع از آن نظريه و معتقدم اصل ‏آن حكمي هم كه صادر شده بود بي اساس بود و هيچ‎ ‎مبناي قانوني نداشت و حتي اخيراً هم جناب آقاي خاتمي رييس جمهوري ‏سابق در يك گفتگوي دوستانه خصوصي كه داشتيم به من مي‌گفتند كه جمهوري اسلامي بايد به خاطر آن مقاله به شما جايزه ‏مي‌داد ، نه مجازات و زندان و بنابر اين آن مقاله ، مقاله‌اي نبود كه من به خاطر محكوميت بخواهم از آن عدول كنم و در اين نامه ‏هم البته سعي كردم راه را نشان بدهم چون معتقدم كه خود قوه قضاييه هم واقعاً دچار يك مخمصه شده يعني همانطور كه بعضي ‏از مسئولين قضايي گفتند خودشان هم تمايلي ندارند به اينكه اينهمه حكم صادر يا اجرا شود اما چون در بحث قصاص اينها دچار ‏مخمصه‌اند و ناچارند حكم بدهند من دراين نوشته سعي كرده ام راه‌هايي نشان بدهم از لحاظ فقهي و از لحاظ قانوني كه فكر مي ‏كنم اگر توجه بشود به استدلال‌ها و استنادهايي كه در اين نامه شده حتماً مي تواند مفيد و را‌ه‌گشا باشد.‏


بي بي سي:کشور ايران يکی از چند کشوری است که از آمار اعدام بالايی برخوردارند. به گزارش سازمان عفو بين الملل آمار موجود نشانگر آن است که از کل مجازات های اعدام به اجرا در آمده در جهان در سال 2005 ميلادی، بيش از 90 درصد آن در چهار کشور چين، آمريکا، ايران و عربستان سعودی به اجرا در آمده است.

رئيس انجمن دفاع از حقوق زندانيان ايران در نامه خود به آقای شاهرودی با اشاره به آمار بالای اعدام در ايران نوشته است: "جرم، جنايت و اعدام هم محصول فرهنگ خشونت در لايه‌های اجتماعی و هم فربه كننده ‏آن است."

آقای باقی به عنوان راهکار عملی پيشنهادهايی چون 'بسيج رسانه ها' عليه خشونت و 'تقويت نهاد های مدنی' مطرح کرده و در نهايت به تفصيل به راهکار 'اصلاح قوانين' پرداخته است.

وی با ذکر مثال های متعدد از پرونده هايی که به مجازات اعدام منتهی شده اند، و با اشاره به آنچه در 'شريعت'، 'فقه' و 'قانون' موجود است، تلاش کرده تا برخی کاستی ها و امکان های ايجاد تغيير را در نامه خود به رئيس قوه قضائيه ايران گوشزد کند.

در پايان نامه آقای باقی آمده است: "كشتن انسان، منبع و مروج خشونت است و با مهروزی و جامعه ‌ای مهربان، ‏و با رحمانيت پروردگار هيچ سنخيتی ندارد. پس هر چه سريعتر جلوی جرم، جنايت و نيز اعدام‌ها را بگيريم."