یکشنبه 8 دی 1387

روایت یک دیدار- ‌جواد اکبرین

روایت یک دیدار
یادداشت‌های محمد‌جواد اکبرین دین‌پِژوه ـ روزنامه‌نگار
Thursday, November 6, 2008
http://akbarein.blogspot.com/2008/11/blog-post.html
عصر آخرین روز هفته به اتفاق یکی از روزنامه‌نگاران ایرانی به دیدار دکتر "جمال عید" روزنامه‌نگار برجسته‌ی مصری و مدیر موسسه‌ی "مطالعات حقوق بشر" رفتیم که برای شرکت در همایش "رسانه و حقوق بشر" به بیروت آمده بود.
گفت‌وگو درباره‌ی وضعیت حقوق بشر از مصر و آینده‌ی دیکتاتوری‌های جهان عرب از جمله "حسنی مبارک" آغاز شد و به ایران رسید. جمال ‌عید معتقد بود که جهان عرب و خاورمیانه برای رسیدن به توسعه‌ی همه‌جانبه سه مشکل اساسی دارند که تا حل نشود هیچ تلاشی به‌ سامان نمی رسد:
یک: نفت و بی‌نیازی حکومت‌های صاحب نفت به مردم
دوم: اسلام و آموزه‌های اسلامی که با حقوق ‌بشر و دموکراسی ناسازگارند
سوم: اسراییل و گرایش‌های صهیونیستی که هم مانع صلح‌اند و هم بهانه‌ی کافی به همه‌ی جریان‌های بنیادگرا می‌دهند...
درباره‌ی جنبش‌های اصلاح‌طلبانه در مصر هم معتقد بود که راه درازی در پیش دارند و باید از مطبوعات و نهادهای مدنی حداکثر استفاده را بکنند ضمن آنکه هرگز نباید فریب "جمال ‌مبارک" فرزند حسنی ‌مبارک را بخورند که در تلاش است تا با نشان دادن چهره ای دموکرات از خود، زمینه را برای به‌دست گرفتن قدرت، پس از پدرش آماده کند زیرا تردیدی نیست که او از کارهای ناکرده‌ی پدرش عبرت گرفته و خفقانی وحشتناک‌تر از اکنون، در انتظار ما خواهد بود...
و سرانجام گفت که حکومت و جامعه‌ی ایران از جوامع عربی جلوتراند و انتخابات آزاد و تغییر رئیس جمهور می تواند مقدمه‌ی اصلاح و تغییر در ایران باشد به خلاف مثلا مصر که تا مبارک زنده است امکان تغییر وجود ندارد و انتخابات سالم و آزادی در کار نیست...
در پاسخ به ایشان گفتم که تجربه‌ی اصلاح‌طلبی در ایران و مصر نقاط مشترکی دارد و اگرچه قبول دارم که جامعه‌ی ایران از جوامع عربی جلوتر است اما در خصوص حکومت ایران با شما موافق نیستم؛ شما به تغییر رئیس‌جمهور در ایران استناد می‌کنید در حالی‌که رئیس‌‌جمهور در ایران، تصمیم‌گیرنده نیست و قدرت حقیقی و مطلق در دست ولی‌ فقیه است؛ ایشان هم تا زنده است رهبر خواهد ماند (چنان‌که وفات آیت‌الله خمینی به رهبری ایشان خاتمه داد نه عامل دیگری)
مجلس خبرگان هم علیرغم اختیاراتش جرأت انتقاد به وی را نیز ندارد چه رسد به تغییر او... در روزگاری که انتخابات در ایران تقریبا سالم و آزاد بود انتخاب آقای خاتمی با اکثریت مطلق آراء هم با مانع ولایت مطلقه مواجه شد و راهی به اصلاح نبرد؛ چه رسد به امروز که انتخابات، نه تنها آزاد نیست که سالم هم نیست.
درباره‌ی جمال ‌مبارک هم نگرانی به‌جایی‌است؛ به یاد آوردم تجربه‌ی سوریه را که "بشار اسد" با ژستی دموکرات و چهره‌ای گشاده‌تر از "حافظ اسد" و تحصیلاتی مدرن (فارغ التحصیل پزشکی از فرانسه) قدرت را پس از مرگ پدر به دست گرفت و نخست تعدادی از زندانیان سیاسی و عقیدتی را آزاد کرد تا فرصت کافی را برای تحکیم قدرت‌اش فراهم کند؛ اما هم اکنون با گذشت کمتر از یک دهه از حکومت‌اش 2500 زندانی سیاسی و عقیدتی و فعال حقوق‌بشری در سوریه به سر می‌برند (و البته می‌توان درک کرد که چرا دولت جمهوری اسلامی به هم‌پیمانی با سوریه افتخار می‌کند).
بماند که این نگرانی برای ایران هم وجود دارد که مقام رهبری پس از چشیدن طعم تلخ ناکامی احمدی نژاد، این‌بار رییس‌جمهوری را منصوب کند که با ظاهر و ژستی مرتب و محترم و آشنا با گفتمان دیپلماتیک و دموکراتیک و ترجیحا با سابقه‌ای مقبول از شهرداری و... منویات ایشان را پیگیری کند و دوستان اصلاح‌طلب ما هم در برابر کسی مثل احمدی نژاد -از سر ناچاری- از وی حمایت کنند.
در باب تلقی جمال عید از اسلام به عنوان مانعی برای توسعه هم معتقدم که اگر نسبت مسلمانان با قرآن کریم به عنوان متن اصلی اسلام بازتعریف شود و پاره‌ی شریعت قرآن از پاره معرفت آن تفکیک شود و به‌عبارت دیگر، تبیین و پذیرفته شود که اسلام، معرفت و اخلاق است نه قانون؛ و هیچیک از بایدهای شرعی آن نباید فرازمانی تلقی شوند می‌توان امید بست که اسلام، مانعی برای کرامت و آزادی و امنیت انسان نباشد ("دوپارگی قرآن: شریعت و معرفت" موضوع تز دکتری من است) .
در پایان دیدار با آقای جمال عید، قرار شد انتشار ترجمه‌ی کتاب "حق حیات" (در نقد عقلانی و فقهی حکم اعدام) نوشته‌ی دوست دانشمندم "عماد‌الدین باقی" را در لبنان پیگیری کنم؛ این کتاب در ایران، مجوز انتشار ندارد و توسط "الشبکة ‌العربیة لمعلومات حقوق ‌الانسان" در مصر به چاپ رسیده است.