سه شنبه 24 آذر 1388

آموزش دختران از پشت ديوار


فاطمه كمالي احمد سرايي
ايراندخت- شماره 39(پياپي86)شنبه21آذر1388 ص73
از چند سال پيش بحث تفكيك جنسيتي در دانشگاهها مطرح شد اما تا زماني كه دولت اصلاح طلب متصدي امور بود اينها در حد بحث بود و جدي گرفته نمي شد و البته دستاويز خوبي براي اين بود كه اصلاح طلبان به وسيله آن ديدگاههاي يك جريان مخالف خود را معرفي كنند و نشان دهند اگر آنها رشته امور را به دست بگيرند چه نوع مديريتي خواهند داشت.
پس از روي كار آمدن يك دولت اصولگرا اين موضوع جنبه ديگري پيدا كرد به خصوص كه برخي مسئولان دولتي هم به آن روي خوش نشان مي دادند تا جايي كه در خبرهاي هفته گذشته آمده بود كه آقاي زاهدي وزير آموزش عالي در دولت نهم در آخرين روزهاي كاري خود با استفاده از فرصت هايي كه داشت توانست مجوز يك دانشگاه تك جنسيتي را از شورايعالي انقلاب فرهنگي كه خود عضو آن بود و رئيس دولت هم رئيس اين شورا است بگيرد واين پس از دانشگاه الزهرا كه بعد از انقلاب فرهنگي تاسيس شد ظاهرا دومين دانشگاه تك جنسيتي در ايران خواهد بود. البته اگر حوزه علميه بانوان را كه در سراسر كشور توسعه يافته اند و بعضا نظام آموزشي شبه دانشگاهي پيدا كرده اند را در نظر بگيريم مي توان گفت كه آنها اولين حوزه هاي آموزشي تك جنسيتي هستند. البته به اقتضاي ماهيت دروس اين حوزه ها شايد تك جنسيتي بودن آن محل بحث نباشد اما تعميم آن به يك الگو براي تمام دانشگاهها و مراكز آموزشي جاي بحث جدي دارد.

آموزش دختران از پشت ديوار
بحث تفكيك جنسيتي دردانشگاهها در هفته هاي اخير هم دوباره مطرح شد. هنگامي كه اين بحث از سوي نماينده ولي فقيه در دانشگاه خواجه نصيرالدين طوسي مطرح شد بازتاب گسترده يي داشت . نماينده ولي فقيه در دانشگاه خواجه نصيرالدين طوسي که خود ابداع کننده راه اندازي مراکز همسريابي در دانشگاه ها است در هفته جاري طرح تک جنسيتي کردن دانشگاه ها را مطرح کرده است. او معتقد است تحصيل دانشجويان دختر و پسر به صورت مختلط در دانشگاه ها باعث به وجود آمدن دوستي هايي مي شود که عوارض خطرناکي به دنبال دارد و البته اين عوارض اجتناب ناپذير است زيرا «اگر گوشت را جلوي گربه بيندازي غيرممکن است که گربه گوشت را نخورد.»
با تفكيك جنسيتي دانشگاهها اين پرسش هم مطرح مي شود كه آيا اساتيد مرد به خانم ها ويا به عكس اساتيد زن به آقايان مي تواند تدريس كند.سعدالله نصيري نماينده مجلس و عضو کميسيون آموزش و تحقيقات مجلس شوراي اسلامي با اشاره به بحث هاي مطرح شده در مورد تفکيک جنسيتي در دانشگاه هاي کشور گفت؛ در اوايل انقلاب و همزمان با انقلاب فرهنگي اين بحث ها از سوي برخي از افراد مطرح شد که مسوولان آن زمان اجراي اين طرح را به صلاح نظام آموزشي کشور نديده و اجرا نکردند. وي در پاسخ به اين سوال ايلنا که پس چرا بعد از 30 سال دوباره بحث تفکيک جنسيتي در دانشگاه ها مطرح شده است، گفت به نظر من آن کساني که به دنبال اين طرح هستند سعي دارند مسائل و مشکلات دانشگاه هاي کشور را با اين مسائل پيش پا افتاده حل کنند.( روزنامه اعتماد دوشنبه، 2 آذر 1388)
اين طرح براي جامعه ما كه هنوز در دوره گذار است و تكليف خود را با بسياري از ارزش هاي متعارض روشن نكرده است مشكل ساز است. براي مثال در حالي كه روش هاي سنتي همسر يابي و همسر گزيني كه بيشتر متكي به انتخاب اوليا بود كمرنگ شده است و محيط هاي آموزشي يكي از فرصت هاي آشنايي و شناخت و تشكيل زندگي سالم است به سوي دانشگاه تك جنسيتي برويم كه با ساختار سنتي همسر گزيني مناسبت دارد در اين صورت دختران و پسران دچار مشكلات جدي در انتخاب هاي آگاهانه و درست مي شوند. از سوي ديگر بروز مشكلات و نابساماني هايي در اين محيط ها كه ازجوانان كم تجربه آكنده است بعضي را به ارائه راه حل هاي شتابزده و بي مبنا سوق مي دهد. آنها به جاي پر رنگ كردن نقش مشورتي اوليا وايجاد امكانات و فرصت هاي بيشتري براي آن و همچنين يافتن دلايل اساسي بروز اين مشكلات؛ طرح هايي مي دهند كه خود به تشديد مشكلات و بحران ها و بدبيني ها مي انجامد.
در اين قيل و قال ها دو موضوع پنهان مانده است. در حقيقت مهم ترين انتقاد يا مشكل در اين زمينه هيچكدام از موافقت ها و مخالفت ها نيست بلكه به نظر نگارند ه مشكل در دو چيز است:
1- فقدان كار كارشناسي: تا كنون نه از سوي موافقان و نه از سوي مخالفان اين پيشنهاد دليل مبتني بر كار پژوهشي ارائه نشده است. ممكن است گفته شود اين چه توقعي است كه هر از گاهي كساني پيدا شوند كه با ناديده گرفتن يك روند طولاني تجربي كه منجر به يك برنامه در دست اجرا شده است مشكلات مصنوعي ايجاد كنند و ما به جاي ادامه پيشرفت ؛گرفتار رفع اشكالات ايجاد شده توسط آنها شويم و انرژي خود را صرف كار تحقيقي براي رد يك شيوه منسوخ شده كنيم. اين سخن البته درست است اما اگر كارهاي گذشته هم بر مبناي كار كارشناسي باشد مي توان پرونده همان را بيرون كشيد و نيازي به صرف انرژي تازه براي پاسخ به ديگران نيست. از طرفي چه توليد اشكالات مصنوعي باشد چه واقعي ما بايد بتوانيم كار اقناعي كنيم.
در زمينه دانشگاه تك جنسيتي و مختلط آيا تاكنون تحقيق جدي و علمي درباره مزيت هاي آن و برآورد سود و زيان هاي اجتماعي و فرهنگي و انساني آن بعمل آمده است؟ كداميك از موافقان يا مخالفان چنين برهاني را در دست دارند؟ البته در نگاه اول و بر حسب تجربه هاي موجود در دنيا و برحسب درك وجداني به نظر مي رسد دانشگاه به شيوه موجود و مختلط طبيعي تر و كارآمدتر است اما براي همين هم بهتر است سند پژوهشي ارائه شود. در كشورهاي مختلف تجربه كلاس هاي مختلط و برنامه هاي فوق العاده مختلط و همچنين دانشگاههايي با الگوي تك جنسيتي در بعضي كشورهاي عربي و اسلامي وجود دارد ولي آيا تفاوت ها و نتايج آنها مورد بررسي دقيق علمي قرار گرفته است و فهرست جنبه هاي مثبت و منفي هر يك از آنها برشمرده شده است؟
2- تغيير صورت مسئله: بعضي از دست اندكاران امور كشور وقتي به كارنامه سي ساله گذشته نگاه مي كنند و مي بينند كه با وجود انحصار رسانه اي و آموزشي و القاي مداوم عقايد و هنجارهاي مشخص ؛ به جاي آنكه جامعه به صورت دلخواه آنان در آمده باشد شكل كاملا متفاوتي يافته و محيط دانشگاهي با آنچه برايش طراحي كرده بوند خيلي متفاوت است به جاي ريشه يابي و درك درست مسئله متوسل به پاك كردن صورت مسئله يا تغيير دادن آن مي شوند. شايد اساسا دليل شكست اين برنامه در روش انحصار آموزشي و رسانه اي باشد؟ شايد در بينش آنها باشد كه فكر مي كنند جامعه مانند خميري است كه هر گونه آنها بخواهند مي توانند جامعه را شكل دهند. شايد ريشه يابي ها نشان دهد مديريت غلطي كه باعث ايجاد محروميت ها و عقده هاي روحي و جنسي شده كه گاه به حد بيمارگون مي رسد منشاء مشكلاتي است كه در پي راه حل آن هستند. از اين زاويه مي توان پديده هاي مختلف اجتماعي مانند شوهر كشي و همسركشي و غيره را هم با اين موضوع در ربط دانست زيرا بالا رفتن نرخ خيانت زن به مرد و يا مرد به زن كه باعث بروز اين حوادث و جنايت ها شده است هم ريشه در وجود عقده هاي جنسي در حد بيمارگونه شده آن در جامعه دارد و داراي آبشخور مشتركي با بسياري ار ناهنجاري هاي ديگر است كه ظاهرا با هم ارتباطي ندارند.
-------------------------------------
اين مقاله با عنوان :«تك پايه اي ساختن محيط» براي نشريه فرستاده شده و عنوان آموزش از پشت ديوار يك ميان تيتر بود.