شنبه 26 اسفند 1396

شفقت با زندانیان

عمادالدین باقی
روزنامه سازندگی، ش28 شنبه26 اسفند1396 ص5

کاش معنای سیاست این بود
که قفس ها را در آن حبس کنیم
تا نفس ها آزاد شوند
کسی از راه قفس نان نخورد
و کبوتر نفروشد به کسی...(مجتبی کاشانی، پل، ص111)

رعایت حقوق زندانیان نه تنها در عصر کنونی که گفتمان حقوق بشر رواج دارد شاخص وضعیت حقوق بشر شناخته می شود بلکه در گذشته های دور نیز از شاخص های انسانیت و مروّت بوده است. برخلاف این تصور که گناهکار را باید داغ و زجر کش کرد ترحم به گناهکاران از آموزه های دینی است. «و انما ینبغی لاهل العصمه و المصنوع الیهم فی السلامه یرحموا اهل الذنوب و المعصیه»/ شایسته است کساني که از عيوبي پاکند و از آلودگي به گناهان سالمند به گنهکاران و اهل معصيت ترحم کنند(خطبه 140نهج البلاغه).
افزون بر دلایل حقوق بشری، همین اصل از دلایل مذهبی یاری کردن زندانیان است. این اصل چنان جایگاهی دارد که در فقه اسلامی گفته اند: «لازم است قاضی ای که به تازگی منصوب می گردد ابتدا به حال زندانیان توجه کند تا کسی بدون دلیل موجه در زندان نماند. شیخ طوسی می نویسد: قاضی باید در اولین ماموریت خود به حال زندانیان محکوم به حکم قاضی کنار رفته رسیدگی کند چرا که زندان عذابی است دردناک تا اگر بی گناه بود او را آزاد کند. چه بسا کسانی که به ناحق محکوم شده اند»(آیت الله منتظری، نظام الحکم، ص 437-436).
بر همین پایه است که بیمه زندانیان و تامین نیازمندهای شان جزو وظایف حکومت است و علیرغم اینکه در آیین نامه سازمان زندان ها نیز این حق ذکر شده است اما متاسفانه نه تنها زندانیان بیمه نمی شوند بلکه چندسالی است که عملا هزینه های درمان و داروها به عهده خود زندانیان افتاده است. برخی می گویند باید هزینه نگهداری مجرم بر عهده خود او باشد و چرا جامعه باید هزینه نگهداری مجرم را بپردازد؟ اما این یک بحث قدیمی است. نه تنها امروزه برخی حقوقدانان و جرم شناسان آن را می گویند بلکه در میان فقیهان سلف نیز چنین آرایی وجود داشته است چنانکه در کتاب المستند آمده است: هزینه زندانی در حال حبس به عهده خود اوست و دلیل آنهم روشن است....(مبانی مردم سالاری..، 435-در ص433 تا 436 بحث مخارج زندانی) اما این ادعا با وجود صورت معقول داشتن، دارای ماهیتی ضد انسانی است زیرا زندانی قادر به تامین هزینه خود نیست و این هزینه به عهده خانواده ای می افتد که نان آور خویش را از دست داده اند، مگر اینکه شرایط کار کردن در زندان برای زندانی فراهم شود به همین دلیل در فقه سنتی هم حکومت مسئول تامین هزینه زندانی است. ماوردی می گوید: حاکم می تواند کسی را که مکرر مرتکب جرم می شود و مجازات ها نتوانسته مانع از تکرار جرم او شود را برای همیشه زندانی کند تا مردم از شر او در امان باشند و هزینه خوراک و پوشاک او را از بیت المال تامین کند(احکام السلطانیه، 220).
زندان باید فقط جای کسانی باشد که برای جامعه خطرناک هستند و نباید مکان رنج و تعذیب باشد. فلسفه زندان تنها جدا کردن مجرم از جامعه و جلوگیری از آسیب رساندن به دیگران است از اینرو حکومت ضامن سلامتی و جان اوست. آیت الله منتظری می گوید:« اگر زندانبان در مورد امنیت محل زندان یا هوا یا غذا یا دارو و یا مواد دیگراز امکانات زندگی زندانی کوتاهی کرد و زندانی بخاطر کوتاهی زندانبان جان خود را از دست داد یا مریض شد ظاهرا زندانیان مسئول است و باید قصاص شود یا دیه بپردازد. شیخ طوسی می گوید اگر قاضی انسان آزادی را بگیرد و زندان کند و او در زندان بمیرد... اگر او را از خوردن و آشامیدن یا هر دو منع کند یا محل نگهداری او را مسدود کند به گونه ای که معمولا در چنین وضعی زندانی می میرد... زندانی کننده قصاص می شود. ابو اسحاق شیرازی نیز سخن مشابهی دارد و نظیر این کلان از قول شیعه و سنی فراوان است(مبانی مردم سالاری..، 440-439).
اصل بر اجتناب از حبس است مگر اینکه ضرورتی وجود داشته باشد و در دوره حبس باید حقوقی که ذکر شد رعایت شود. حبس مجازاتی یک درجه کمتر از مرگ است و به همین دلیل حتی در اتهام قتل عمد نیز شش روز می توان متهم را در زندان نگه داشت و اگر دلایل اثبات کننده جرم به دست نیامد باید متهم آزاد شود. با این نگرش انتظار می رود، متولیان دستگاه های قضایی و امنیتی نسبت به زندانیان انعطاف نشان دهند. علاوه بر زندانیان جرایم عادی که نزدیک به 400 هزار نفر برآورد می شوند و نیمی از آنها یا خطاکارند نه مجرم و یا راه های قانونی برای آزادی شان وجود دارد و به ویژه مرخصی در ایام عید کمک به تلطیف روحی و زیستی زندانی و خانواده اوست، در هفته های اخیر تعدادی از بانوان، دانشجویان، معلمان و دراویش بازداشت شده اند که جامعه نسبت به وضعیت آنان حساسیت بیشتری دارد.
درشرایطی که هنوز عده ای به اصالت حقوق بشر باور ندارند و حتی ان را دسیسه می انگارند احتجاج با ان هم بیهوده است اما پیش از هر چیز به عنوان یک انسان و همنوع و بعد به عنوان یک مسلمان و پس از ان به عنوان فرد مسئول مکلفیم نسبت به دانشجویان، معترضان، بانوان و دراویش چنان باشیم که به قول قران:
كونوا قوامين لله شهداء بالقسط و لا يجرمنكم شنآن قوم على ألا تعدلوا اعدلوا هو أقرب للتقوی(مایده/8 باشیم. یعنی: اى کسانى که ایمان آورده اید، براى خدا به داد برخیزید[و] به عدالت شهادت دهید، و البته نباید دشمنى گروهى شما را بر آن دارد که عدالت نکنید. عدالت کنید که آن به تقوا نزدیکتر است، و از خدا پروا دارید(مائده/8)
ما مکلف به عدالت هستیم حتی اگر علیه خودمان یا بستِگان مان باشد: يا أيها الذين آمنوا كونوا قوامين بالقسط شهداء لله و لو على أنفسكم أو الوالدين و الأقربين(نسا/135﴾
اى کسانى که ایمان آورده اید، پیوسته به عدالت قیام کنید و براى خدا گواهى دهید، هر چند به زیان خودتان یا[به زیان] پدر و مادر و خویشاوندان [شما] باشد.
برای مثال ایا در خصوص دراویش، دستگاه های مربوطه چنین عمل کردند؟ در برخی رسانه های خاص از قمه کشی چند درویش گفتند اما آیا التزام به آیات پیش گفته ایجاب نمی کرد که از قمه های رعب انگیر لباس شخصی ها و جراحت های وسیع و شدید دروایش هم سخنی بگویند در حالی که فیلم های آن در فضای مجازی در دسترس همگان بود و کتمان کردنی نبود؟
اکنون کمترین کار این است که چون رسول خدا که از قاتل حمزه گذشت تا با رحمت و رافت پیوندهایِ مستعد گسیخته شدن اجتماع را قوام بخشد، بخشش را پیشه کرده و با انعطاف و التزام به قانون، هر چه زودتر خانواده های بسیاری را از نگرانی رهانیده و در آستانه نوروز که طبیعت هم شادی و لطافت را به بشر هدیه می کند و همه در شادمانی هم می کوشند زندانیان را به آغوش خانواده بازگردانیم.
—----------------------------
*برای روزنامه سازندگی بعضی کلمات و عبارات بخاطر مصلحت نشریه، حذف شد و اینجا متن کامل می آید. عنوان انتخابی در روزنامه این است« اهل شفقت باشیم».