جمعه 21 آذر 1399

به یاد علیرضا جباری

در این روزهای کرونایی وقتی خبر مرگ غریبانه دوستان را می شنویم تنها کاری که از دستمان بر می آید تسلیت دادن به بازماندگان است و نوشتن در نکو داشت شان.
چهارشنبه خبردار شدم آقای علیرضا جباری نویسنده و مترجم روز دوشنبه ۱۷ آذر درگذشت. او در سن ۷۶ سالگی ‌به دلیل ابتلا به کرونا در بیمارستان مدرس در تهران از دنیا رفت.
علیرضا جباری مترجمی توانا، از اعضای قدیمی کانون نویسندگان ایران و ازامضا کنندگان نامه معروف "ما نویسنده ایم" و عضو جمع مشورتی بود که به دلیل ممنوعیت برگزاری مجمع عمومی، عملا کار هیات مدیره را انجام می داد.
او با وجود مشکل بینایی اما پیشه اش زندگی با قلم بود ولی مشکل قلبی بیش از هرچیز زندگی اش را تحت الشعاع قرار می داد و سرانجام چند روز پیش از سفر ابدی اش در بیمارستان مدرس در سعادت آباد تهران بستری شد تا در قلبش باتری بگذارند و شاید همین بستری بود که موجب ابتلایش به ویروس کرونا گردید.
شادروان جباری از نظر فکری لاییک بود ولی مرزبندی صفر و صدی با هیچکس نداشت و به همگرایی و هم ‌اندیشی بیشتر گرایش داشت. بخاطر همین اگر فردی مذهبی بود اما اهل تسامح و مدارا بود به او بسیار احترام می گذاشت. او گرایشات چپ داشت ولی ایدئولوژیک نبود و اصولا برخی آدم ها را نباید بر مبنای ایدئولوژی، قضاوتشان کرد. برای او انسانیت از ایدئولوژی مهم تر بود. شاید به همین دلیل بود که او انگیزه ترجمه کتاب زندگی ماندلا را داشت. این مقدمه را گفتم تا بگویم به دلیل همین ویژگی هایش، علاقه‌مند به همکاری با انجمن دفاع از حقوق زندانیان بود.
سال 1382 که زندان بود همسرش سرکار خانم پروانه شمیرانی که زنی فرهیخته و مبادی آداب بود به دفتر انجمن مراجعه کردند. از طرق مختلف پیگیر کارشان بودیم. در نامه نگاری ها و اطلاع رسانی ها هم آن چه لازم بود انجام دادیم. وقتی که آزاد شد به همراه همسرش برای تشکر به دفتر ما آمدند اما مهمترین جنبه حضورش این بود که پیشنهاد همکاری درباره زندانیان را داشت. تاکید داشت که دلش می خواهد همکاری کند و تمایلی به مطرح شدن ندارد.
او پس از آزادی از زندان مشکلاتش تمام نشده بود. با بسیاری از مشکلات که از دید همگان پنهان است دست و پنجه نرم می‌کرد. سال ها بود که در مرکز نشر دانشگاهی به عنوان ویراستار اشتغال داشت. منبع معیشت شان، آب باریکه کار با قلمش بود ولی به خاطر محکومیت زندان آن حقوقش از مرکز هم قطع شده و حتی حقوق معوقه اش پرداخت نشده بود و باید این کارش هم دنبال می شد.
آقای جباری به رغم همه مشکلاتش، داوطلب همکاری با یک نهاد مدنی بود. شاید بسیاری از دوستان و همکاران ما در انجمن هم ندانند یا بخاطر نیاورند که او یکی از همکاران بی نام و نشان بود. اولین گزارش سالانه  انجمن درباره زندان های کشور که به سه زبان منتشر شد بخش انگلیسی اش را جباری ترجمه کرد. همچنین یکی از مباحث ارائه شده در سمینار بهداشت و درمان زندانیان را ترجمه کرد که انتشار یافت. جالب اینکه پیشنهاد ترجمه مقاله هم از آن خود او بود چون زندان و زندانیان دغدغه اش بود. همینکه این موضوع را برای ترجمه پیشنهاد کرد نشان می‌دهد بیش از اینکه مسئله او سیاست باشد مسئله انسانیت بود. به بهداشت و غذای زندانیان اهمیت می داد چون خودش زندان را تجربه کرده بود.
روانش شاد باد

کانال گفتار های باقی
https://t.me/emadbaghi
وبسایت
www.emadbaghi.com

کانال گفتار های باقی
https://t.me/emadbaghi
وبسایت
www.emadbaghi.com