سه شنبه 25 مرداد 1384

امضا جمع کنید تا جمهوری اسلامی سرنگون شود

وبلاگ:سردبير خودم
حسين درخشان

چند تا از وبلاگ‌نویس‌های عمدتا مقیم اروپا نامه‌ای از قول همه‌ی وبلاگ‌نویسان نوشته‌اند و روشی بسیار خلاقانه و موثر برای سرنگون کردن جمهوری اسلامی اندیشیده‌اند.

آنها پس از سال‌ها تحقیق و بررسی و دوری از ایران به این نتیجه رسیده‌اند که «باید با ایجاد امید در مردم» آنها را از «این حالت انفعال و دفاعی» خارج کنند. چگونه؟ جواب این است: «با یورش به تمامی احساس خبری، آنها را از تاریکخانه‌ها بیرون می‌آوریم.»

بعد هم اضافه کرده‌اند که ایران کشور آنها است و برای آزاد کردنش با تمام وجود تلاش می‌کنند. چگونه؟ «با ایجاد کار فرهنگی و خبررسانی به‌موقع و افشای نکبت.»

نه تنها کار بسیار نادرستی است که بقول علی تمدن نامه‌ای را منتسب به همه‌ی وبلاگ‌نویسان کنند، بلکه جالب است که تقریبا تمامی امضا کنندگان از میان تحریم‌کنندگان انتخابات بودند. کسانی که فرقی بین معین و احمدی‌نژاد و رفسنجانی قایل نبودند و همه‌ی کسانی را که با همه‌ی گرفتاری‌ها در ایران مانده‌اند و کار می‌کنند و می‌گفتند باید رای داد خاین می‌دانند.

به من بگویید، کسی که مثل عماد باقی چند سال در زندان مانده و الان هم که بیرون آمده همان حرف سابقش را می‌زند و برای دموکراسی و حقوق بشر می‌نویسد و درس می‌دهد و ریسک می‌کند در تغییر اوضاع ایران موثرتر است یا عباس معرفی -- که به‌ قول همکاران سابقش با خرج و کمک مهاجرانی که آن زمان معاون رفسنجانی بود به آلمان آمده و پناهنده شده -- با چند نفر خواننده‌ی وبلاگش که نشسته‌اند در اروپا و آمریکا و بعد از هر بار دستشویی یک بیانیه‌ی اعتراضی یا لوگو و «پتیشن» به زبان فارسی تولید می‌کنند و کل جهان را با آن جهان از تاریکی جهل درمی‌آورند و ارکان رژیم را می‌لرزانند؟

چه کسی تلاش بیشتری برای بهبود شرایط ایران می‌کند؛ کسی که در ایران رای می‌دهد که فضا بر خودش یا فرزندانش بسته‌تر نشود، یا کسی که سال‌هاست معنی فضای بسته را فراموش کرده و کمترین تلاش برای گستردن دموکراسی را (رای دادن) به مسخره می‌گیرد؟



اين مطلب از سايت شخصي عمادالدين باقي چاپ شده است!

Copyright © 2004 emadbaghi.com All rights reserved